-
۲۶ مهر ۹۶ ، ۰۰:۵۶ پارامترهایی از دفاع مقدس ۰ نظر
پست سوم مربوط به موضوع
" امام خمینی و مساله جنگ و صلح در طول هشت سال دفاع مقدس "
می پردازیم و ابعادی دیگر رو مورد بررسی قرار می دهیم
به دلیل حجم زیاد مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید...
با تشکر مدیریت وبلاگ امین شعبانی
استراتژی جدید تحمیل صلح
بعد از این بود که آمریکا در نتیجه جنگ تردید جبهه کرد. ریچارد نیکسون در کتاب فرصت را در یابیم به صورتی کاملات واضح استراتژی آن روز آمریکا را بیان کردهاست:ایالات متحده نمیـواند از بحرانهای جاری در خلیج فارس خود را دور نگه دارد آنچه امروز جنگ ایران و عراق اتفاق میافتد بر توانایی ما در دفاع از منطقه در قبال مداخله شوروی در آینده عمیقا تأثیر میگذارد.
اگر جنگی وجود داشته باشد که در آن ایالات متحده شکست هیچ یک از دو طرف را نمیتوانسته تحمل کند جنگ ایران و عراق است. شکست عراق به سلطه بنیادگرایان ایرانی بر کویت وعربستان و سرتاسر منطقه منجر خواهد شد. در این جنگ ما باید به دنبال راه حلی باشیم که صلح بدون پیروزی را به بار آورد هر چند هیچ تصوری درباره توانایی دیپلماتهایمان باری جامه عمل پوشاندن سریع به این هدف نداریم . ما باید دوستانمان را در خلیج فارس تقویت کنیم.... ما باید آماده و حاضر باشیم برا یهر حملهای علیه ناوهایمان به اقدام تلافی به مثل شدید علیه هدفهای نظامی و اقتصادی ایران دست بزنیم»
واقعا تردید نیکسون در مورد توانایی دیپلماتهایشان برای تحمیل صلح به ایران بسیار هوشمندانه است چرا که آنان ناتوانی خود را در ماجرای سفر مک فارلین به ایران اثبات کردند. این اقدام آمریکا که به منظو رختم جنگ بدون تحمیل هزینهها و مخاطرات نظامی در بخش کوچکی ا زحاکمیت این کشور طراحی شد پس از شکست آنقدر بر اعتبار بینالمللی ایالات مت حده خدشه وارد کرد و آنقدر مناسبات سیاسی و بخصوص نظامی ایران را دستخوش تغییر قرار داد که در تاریخ انقلاب اسلامی از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است. سعی میشود بدون تفصیلهای اضافه و آمار و اطلاعات غیر لازم در د نیاز این ماجرا و تبعات آن بررسی شود.
1- ماجرای مک فارلین
جمهوریخواهان محافظه کار آمریکا که طراحی این دیپلماسی را بر عهده داشتند تصور میکردند در شراطی که ایران برای تجهیز و تغمیر سلاحهای خود که عموما آمریکایی بودند نیاز مبرم به اسلحه و قطعات یدکی ادوات نظامی دارد با فروش مستقیم سلاح به ایران ، زمینه برقراری رابطه و ختتم دیپلماتیک جنگ فراهم شدنی است. به همین منظور در چهار مرحله محمولههای سلاح توسط هواپیما به ایران منتقل شد که به همراه سومین محموله مک فارلین و 3 نفر دیگر با هدایایی مثل انجیل امضا شده به دست ریگان ، کیکی که به صورت کلید تهیه شده بود و یک اسلحه کمری با گذرنامه ایرلندی به تهران آمدند. وقتی که موضوع را به اطلاع امام رساندند ایشان مع مذاکره مستقیم کردند و به همین ع لت چند نفر از نیروهای امنیتی برای بررسی جوانب امر و کسب اطلاعات با آنها در حدود 3 ساعت دیدار کردند. ایران به همین قدر بسنده کرد و پس از 5 روز هیأت آمریکایی از ایران اخراج شدند.
در آمریکا جز عدهای معدود کسی از این جریان مطلع نبود و بالطبع از آن سو خبری در این رابطه مطرح نشده بود در ایران هم نیازی احساس نمیشد که خبر پخش شود چرا که به قدری ماجرا مشکوک بود که شاید حتی جمهوری اسلامی متهم به عقبنشینی سیاسی و تلاش برای مذاکره میشد. از طرفی ازدواج بحران تسلیحاتی ایران هر چه بود این سفر ناموفق مقامات آمریکایی حداقل نتیجهاش برای ایران ترمیم و تجهیز قوای تسلیحاتی جنگ بود. ولی منافق کهنهکار مهدی هاشمی با نفوذی که در بیت قایم مقام رهبری داشت خبر را به دست آورد و در اختیار رسانههای خارجی مخالف ایران (اولین باره الشراع لبنان) قرار داد. این عمل او که مسلما به منظور ایجاد تفرقه در میان مسؤولان نظام انجام گرفت با چنان برخورد هوشمندانهای از سوی امام و مسؤولان درجه یک نظام روبرو شد که نه تنها توطئه تفرقه را خنثی کرد بلکه به سیاست خارجی و اعتبار بینالمللی آمریکا نیز ضربات سختی وارد آورد.
پس از مطرح شدن خبر این سفر آمریکا رسما خبر را تکذیب کرد و شاید از ایران هم توقع همین را داشت اما امام آقای هاشمی رفسنجانی را مأمور کردند جریان را رسما مطرح کند. ایشان هم به شکل مبسوطی در سخنرانی 13 آبان مقابل لانه جاسوسی و خطبه نمازجمعه پایان همان هفته ماجرا را تشریح کرد.
اولین نتیجه افشای این خبر بر اساس اسناد و مدارک اعتراض رسمی وزارت خارجه ایرلند به آمریکا بود. همچنین علاوه بر دموکراتهای آمریکا طیف وسیعی از جمهوریخواهان آن کشور به انتقاد از ریگان پرداختند. رسانهها یآن کشور هر روز خبرها و تحلیلهای متعددی علیه این سیاست شکست خورده ارایه میدادند. نیویورک تایمز نوشت ریگان هیچ گاه تا این حد زبان بسته و بیاعتنا و مغاطهکار دیده نشد و بیبی سی گفت ریگان چهارمین نفری است که بعد از شاه و کارتر و صدام توسط امام خمینی ساقط میشود.
رییس جمهور آمریکا در فشار همه جانبهای قرار گرفته بود خواستار توقف انتقادات شد و گفت که به اندازه کافی تی از دولت خود شنیده است. مک فارلین پس از آنکه به اشتباه فاحش خودشانا عتراف کرد طی 2 نوبت در سنا مورد بازجویی قرار گرفت و بعد هم به اتفاق مشاور سیاسی ریگان از کار برکنار شدند.
با اینکه آمریکاییها در این دیپلماسی به هیچ یک از اهداف خود دست نیافتند و اعتبار سیاسی خوش را هم لکهدار کردند اما در آن روز ریگان یکی از راههایی را انتخاب کرده بود که واقعا نفع آمریکا در آن بود ولی در اجرای آ» موفق نشد. نکسون میگوید: «اینکه چرا ما د رکنار کمک تسلیحاتی به عراق به ایران هم کمک کردیم باید دانست دولت ریگان کار درستی کرد چرا که ما میخواستیم در این جنگ هیچ کدام پیروز نباشند فقط اشتباه ما این بود که عراق را بیش از حد نگه داشتن توازن جنگ با ایران مسلح کردیم». کیسینجر هم در همان روزها گفته بود «تلاش رییس جمهور آمریکا در دوستی با ایران قابل ستایش است زیرا ارتباط باایران به نفع آمریکاست»
حداقل منافع آمریکا رد رابطه داشتن با ایران پایان دادن به جنگ بود جنگی که دیگ رادامه یافتن آ» به صلاح آمریکا نبود به چند علت:
الفـ ایران علبه نسبی پیدا کرهد بود و امکان داشت پیروز شود.
بـ جنگ هزینه زیادی به اقتصاد آمریکا تحمیل میکرد.
ج ـ ایران جنگ را وسیلهای برای بدست آوردن ا عتبار بینالمللی خوش قرار داده بود و کشورهای به ظاهر کم اهمیت و کوچک دنیا کم کم گرایش به ایران پیدا میکردند و این آغاز یک خطر بود.
2ـ مواضع امام در قبال مسأله مک فارلین:
حضرت امام در دو جهت به موازات هم در قبال این مسأله موضعگیری کردند:
1ـ2ـامام این موضوع را از برکات الهی قلمداد کرده و در عظمت ایران و رسوایی آمریکا فرمودند:
«رییس جمهور آمریکا در این رسوایی باید عزا بگیرد و کاخ سفید مبدل به سیاه شود ـ اگرچه همیشه بوده است ـ آنهایی که میگفتند .. قطع رابطه میکنیم... امور زمعلوم شدکه با عجز و ناله در پیشگاه این ملت آمدهاند» و بعد در تحلیلی زیبا مشکل دنیای غرب را نشناختن نظام جمهوری اسلامی و برخورد کردن با آن بر اساس عرف بینالملل که آمریکا را ابرقدرتی بیچون و چرا میشناخت دانستند «آنی که ادعا میکند که اگر به من به شوروی رفته بودم رییس شوروی 3 مرتبع دیدن من میآمد گمان میکند اینجا هم شوروی است. اینجا کشور اسلام است ... اینجا کشور رسول خداست ... اینجا بسیجیهای ما و امت ما شرافت دارند بر تمام کاخ نشینهای عالم و همه کسانی که .... گمان میکنند که باید عالم پیش آنها خاضع باشد»
این برخورد امام اولا دشمنی را که دنیا تلاش میکرد غولی شکستناپذیر معرفی شود در چشم مردم ایران خرد و حقیر کرد و ثانیا اینکه یک بار دیگر ارزشهای اصیل اسلامی و نقش محوری امت در اسلام و جمهوری اسلامی را یادآوری نمود . که باعث اعتماد بیشتر مردم به رهبر و نظام و منسجم شدن حول اهداف و آرمانهای جمهوری اسلامی میگردید .
2-2 جلوگیری از بروز اختلافات داخلی
در همان روزهای نخست پس از افشای ماجرا چند نماینده مجلس با نوشتن نامهای از دولت در مورد این مسأله توضیح خواستند که از ؟ نامه اینگونه برداشت میشد که دولت بدون توجه به آرمانهای انقلاب و حق ملت با آمریکا به مذاکره نشسته است . برخورد امام با این مسأله از مواضع خاص حیات و رهبری ایشان محسوب میشود . با اینکه تعداد نویسندگان نامه به تعداد انگشتان دو دست نمیرسید حضرت امام آنقدر صریح و تند برخورد کردند که پیش بینی آن خیلی دشوار بود . شاید علت آن حساسیت موضوع ، تصمیم بر خشکاندن ریشه اختلافات و از بین بردن فضای ناامیدی در کشور بود . ایشان فرمودند :
چرا اینقدر ما عقب افتاده هستیم ؟ چرا ما باید به واسطه اغراض نفسانیه این قدر خودمان را ببازیم ؟ .... من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص ولو بعضیشان در نظر من پوچند لکن از بعضی از این اشخاص که سابقه دارند توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر آمریکا فریاد میزنند سر مسئولین ما.... در یک همچو مسأله مهمی که باید همه شما دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم ، وحدت ما اینطور شده است .... چرا میخواهید دو دستگی ایجاد کنید ؟ چه شده است شما را ؟ کجا دارید میروید ؟ این تذهبون .... لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید از لحن اسرائیل تندتر است . از لحن خود کاخ نشینان آن جا تندتر است .. من بعضی تان را میشناسم شما اینطور نبودید .
فضای سیاسی ایران در آخرین سالهای جنگ
قبلا ذکر شد که به علت فرسایشی شدن جنگ و طولانی شدن آن در محافل داخلی جنگ در حاشیه قرار گرفت. هر چه از زمان وقوع انقلاب دور میشدیم اختلاف نظرها و عملکردها ظهور و بروز بیشتری پیدا میکرد . اختلافات تا آنجا پیش رفت که در آستانه انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی در درون جامعه روحانیت مبارز که بعد از انحلال حزب جمهوری پایگاه مسؤولان اصلی نظام محسوب میشد انشعاب بوجود آمد.
تمام دغدغه امام در طی سالهای رهبریشان حفظ وحدت مسؤولان و جلوگیری از اختلافات از راه نصیحت و دستور و یا حتی تنبیه بود که به طور پراکنده به بعضی از آنها اشاره شد. ایشان همیشه متذکر می شدند که ، اگر این وحدت از دست برود ما برمیگردیم ، همان رژیم فاسد . یا همه نوامیسها و زحمت های انبیاعلیهم السلام به باد فنا خواهد رفت .
اما علیرغم همه این گوشزدها اختلافات روز به روز افزایش مییافت تا جایی که در زمان شمارش آرای مرحله دوم انتخابات مجلس آنقدر فضا آلوده و مشکوک بود که امام یک نماینده شخصا در ستاد انتخابات تعیین کردند. و در پایان حکمی که به این منظور به آقای محمدعلی انصاری ابلاغ کردند آوردند خداوند همه را به راه راست هدایت کند و از شر شیطان نفس نجات دهد که گویای موضع امام و وضعیت آنروز است . همچنین ایشان پس از اطمینان از صحت انتخابات و مشخص شدن تعلل شورای نگهبان در نامهای که دستور تعجیل در اعلام صحت انتخابات را به آن شورا دادند مرقوم کردند ، هیچ گاه میل نداشتم در مورد انتخابات مسأله ای بگویم ولی اوضاع را به صورتی دیدم که اگر پا در میانی نمیکردم به اصل نظام و اسلام آن هم درشرایط کنونی صدمه میخورد .
همانطور که ذکر شد کم کم فسادهای بی سابقهای هم بخصوص در زمینههای اقتصادی آشکار میگشت . این مسائل باعث میشد امام تذکراتی را بدهند که شاید کسی تصور نمیکرد هیچ وقت در جمهوری اسلامی رهبر انقلاب مجبور به گفتن چنان حرفهایی شود .
ایشان در مورد بیتالمال و مصرف آن ، هوای نفس ، پست و مقام و ..... مرتب به مسئولان تذکر میدادند و نسبت به جدا شدن مسؤولان از مردم گله مند بودند . خود حضرت امام به عنوان الگوی مسؤولیت در جمهوری اسلامی در همان سالهای عمر مبارکشان طی تذکری به رییس صدا و سیما فرمودند من مدتهاست که وقتی میبینم رادیو – تلویزیون را هر وقتی بازش میکنم از من اسم میبرد خوشم نمیآید .... این که رادیو تلویزیون دست ماها باشد اما آن بیچارهها که کار میکنند هیچ چیز دستشان نباشد ولی ما که هیچ کاره هستیم دست ما باشد به نظر من صحیح نیست .... من میل ندارم دیگران خودشان میدانند . مجله آخر حکایت از گله مندی ایشان از دیگرانی میکند که ایشان روش آنها را نمیپسندند .
ایران در میان فشارهای همه جانبه
همانطور که پیش از این اشاره شد تصمیم آمریکا برای خاتمه جنگ پس از سال 65 قطعی شد . عدم موفقیت در پیاده کردن صلح از راه مذاکره مستقیم با ایران و رسوایی ناشی از آن عزم آمریکا را برای ختم جنگ قوت بخشید و باعث شد آمریکا مجموعهای از فعالیتهای عمدتا غیر انسانی را برای پایان دادن به جنگ انجام دهد که فهرست وار بیان میشود .
1-فشارهای اقتصادی و تبلیغاتی شامل :
الف – کمک اقتصادی و نظامی پیش از پیش به عراق از جمله تکمیل 4 خط لوله انتقال نفت ، تجهیز عراق به سلاحهای شیمیایی و در اختیار گذاشتن اطلاعات ماهوارهای مورد نیاز به آن کشور .
ب – تشدید تحریمها و فشار سیاسی و تبلیغاتی علیه ایران از راههای :
ج – تعطیلی بیشتر دفاتر خرید سلاح ایران در سراسر دنیا
د – فشار از طریق شوروی به چین که بهترین راه تهیه اسلام ایران بود .
ه- کاهش شدید قیمت نفت و تلاش نسبتا موفق در قطع خرید نفت از ایران توسط عمده کشورهای مصرف کننده
و- گنجاندن درخواست ختم فوری جنگ در بیانیه اجلاس 7 کشور صنعتی در ونیز .
ز- منظور کردن راههای تحریم و تهاجم نظامی علیه ایران در صورت نپذیرفتن صلح در قطعنامه 598
ح – پیدا کردن راههای مخفی تهیه سلاح ایران و مسدود کردن آنها
ط – فشار تبلیغاتی از راه متهم کردن ایران به بمب گذاری و خرابکاریهای اقصی نقاط جهان
2- جنایات و اقدامات نظامی علیه ایران در قالبهای :
الف – اقدامات نظامی در خلیج فارس : اولین بار به بهانه برخورد یکی از ناوهای آمریکا به مین و انهدام یک نفتکش کویتی توسط ایران و ساقط شدن هلیکوپتر آمریکایی متجاوز به حریم هوایی ایران توسط فعالیتهای تندرو ایرانی ، پایانه نفتی رشادت و میدان نفتی رسالت پس از 20 دقیقه مهلت برای تخلیه نیروی انسانی با یکصد گلوله توپ یک ناو آمریکایی کاملا منهدم شد و بالغ بر نیم میلیارد دلار خسارت به بار آورد .
بار دیگر به بهانه برخورد یک ناو با مین که به سختی آسیب دید سکوهای سامان و سبحان و نصر محاصره و منهدم گردیدند و خسارتی در حدود 1 میلیاد دلار وارد شد. همچنین در اثر حملات پراکنده موشکی ناوهای سهند و سبلان و ناوچه جوشن صدمات فراوانی دیدند . نکته مهم این بود که دولت ریگان بعد از اکثر این تهاجمات موضع میگرفت و آنها را اجرای دستورات خود قلمداد میکرد .
ب – عراق دور تازهای از جنگ شهرها را آغاز کرد. در این دوره که برد موشکهای عراق توسط تکنسینهای خارجی افزایش یافته بود تهران نیز مورد حملات موشکی وسیع قرار گرفت .
ج- عراق به عنوان زنگ خطری جدید برای ایران در عملیات والفجر 10 و در منطقه حلبچه دست به بمباران گسترده شیمیایی زد که تهدیدی جدی برای ایران محسوب میشد .
د- شاید فجیعترین جنایات این سالها ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران از آسمان خلیج فارس بود که طی آن 290 نفر مسافر بی دفاع به شهادت رسیدند و دولت آمریکا در مقابل به فرمانده ناو مهاجم ، نشان اعطا کرد . نکته مهم پس از این حادثه مشخص شدن عزم بینالمللی علیه ایران بود چرا که در پی فاجعهای چنین دلخراش و غیر انسانی رییس سازمان ملل متحد فقط به یک اظهار تأسف بسنده کرد و پی گیریهای جمهوری اسلامی هم به هیچ کجا نرسید .
ه- وضعیت نظامی جنگ در آخرین سال
قبلا ذکر شد که ایران بعد از فتح فاو توازن جنگ را به سود خود تغییر داد . در هشتمین سال جنگ بنابر آمار 4725 کیلومتر مربع از خاک عراق در تصرف ایران بود در حالی که عراق تنها 1070 کیلومتر مربع از مناطق اشغالی را همچنان حفظ کرده بود .
از تابستان سال 66 تلاش برای طرحریزی یک عملیات بزرگ و یکسره کردن کار جنگ توسط ایران آغاز شده بود ولی چند عامل باعث به تعویق انداختن آن شد .
الف – اجرای عملیات در تابستان جنوب بسیار دشوار بود .
ب – دولت ایران با توجه به تحریم و حتی بسته شدن راههای مخفی تهیه تسلیحات نمیتوانست تجهیزات لازم را فراهم کند .
ج- از همه مهمتر اینکه اتکای سازمان رزم سپاه به نیروی انسانی باعث شده بود که برای چنین عملیاتی درخواست حداقل 500 گردان پیاده نظام را بکند در هفتمین سال جنگ با توجه از دست دادن حدود نیم میلیون از کارآمدترین نیروها – شامل شهدا ، آزادگان ، مفقودین و جانبازان – عملا بسیج این حجم نیرو غیرممکن بود . ضمن اینکه باید توجه که ایران برای نگه داشتن توازن جنگ در همان برتری نسبی هم از نظر نیرو با مشکل روبرو بود تا چه رسد به عملیاتی گسترده . حتی در آن سالها نیروهای داوطلب بسیجی را هم که به شکل آزاد یا از ارگانهای مختلف با مرخصیها و مأموریتهای مدت دار به جبهه اعزام شده بودند با کسب مجوز از امام در جبههها نگه داشتن و اجازه برگشت به آنها نمیدادند .
در آن روزهایی که نیروهای ایران بیشتر در جبهه شمالی جنگ فعال بودند در جبهه جنوبی یعنی منطقه عمومی فاو تقریبا هیج درگیری وجود نداشت . اما در همین مدت عراق قوای نظامی خود را به حدود شش برابر افزایش داده بود که با حملهای گسترده و غافلگیرکننده در منطقه جنوبی توازن جنگ را کاملا تغییر داد .
از طرفی دیگر پس از پیشرویهای گسترده ایران بخصوص در فتح فاو جهان غرب به این نتیجه رسید که امتیازاتی هم در انعقاد صلح به ایران بدهد تا شاید جمهوری اسلامی از این طریق به پذیرش آن ترغیب شود که در همین راستا وقتی قطعنامه 598 به تصویب رسید بندهایی در جهت تعیین آغازگر جنگ ، برآورد خسارت ، محکومیت کاربرد سلاحهای شیمیایی و تجاوز به مناطق مسکونی در آن گنجانده شد .
به همین علت نسبت به همه بیانیهها و قطعنامههای قبلی از مزایای زیادی برخوردار بود . اما پس از آن هم تا پایان جنگ ایران خواستار اضافه کردن بحث تعیین و تنبیه متجاوز به قطعنامه بود ولی شرایط بحرانی و ترس از بروز فاجعهای غیر قابل جبران باعث شد جمهوری اسلامی ایران قطعنامه 598 را به رغم عدم تأمین همه خواستههایش در تاریخ 27/4/67 بپذیرد.
امام در چالشهای پذیرش قطعنامه
پذیرش قطعنامه پس از هشت سال جنگ ، با آنهمه اصرار ایران بر دستیابی به خواستههای مشروعش ، با شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه و .... در حالی که به ظاهر بخش زیادی از مسایل حل نشده باقی مانده بود خیلی دشوار به نظر میآمد و در میان گذاشتن و حل کردن این موضوع با مردم هم بسیار سخت بود . باید مردم در آن هجمه تبلیغاتی درک میکردند که بیهوده هشت سال مقاومت نکردهاند . امام که از ابتدای جنگ گفته بودند ما برای عمل به تکلیفمان است که میجنگیم چرا که خداوند از ما خواسته است از حکومت اسلام و قرآن دفاع کنیم و ما تهاجم نمیکنیم بلکه با حد توان دفاع خواهیم کرد یک بار دیگر با تأکید مجدد بر این دیدگاه و تحلیل جنگ و صلح از این منظر مسأله پذیرش قطعنامه را هم برای ملت ایران که ذرهای از ایمان و ارادتشان به آن رهبر کبیر کم نشده بود هموار کردند .
2 روز پس از پذیرش قطعنامه حضرت امام در پیامی بسیار طولانی به مناسبت سالگرد فاجعه مکه مطالب خود راجع به پذیرش قطعنامه را با مردم در میان گذاشتند .
ایشان پس از بیان اینکه کمربندهایتان را ببندید که هیچ چیز تغییر نکرده است و امروز روزی است که خدا اینگونه خواسته است و دیروز آنگونه خواسته بود . آوردند : قبول قطعنامه که حقیقتا مسأله بسیار تلخ و ناگواری برای همه خصوصا برای من بود این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم ولی بواسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلا خودداری میکنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنها اعتماد دارم با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آنرا به مصلحت انقلاب و نظام میدانم و خدا میداند که اگر نبود انگیزهای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم و مسلم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود . بعد با تشکر از همه کسانی که در ارتباط با جنگ زحمت کشیده اند ارزش و مقام آنها را اینگونه ارج نهادند که در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسأله را مطرح کنند که ثمره خونها و شهادتها و ایثارها چه شد .... ما برای درک کامل ارزشها و راه شهیدانمان فاصله طولانی را باید بپیمائیم . ... مسلم خون شهیدان انقلاب و اسلام را بیمه کرد .... خوشابحال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا و بدا بحال من که هنوز ماندهام و جام زهر قبول قطعنامه را سرکشیدم .... آنهایی که به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کردند مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفتهاند ... شما میدانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفر بجنگم اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او از هر چه گفتم گذشتم و اگر آبرویی داشتم با خدا معامله کردم ... حضرت امام برای رفع هر گونه اتهام که ممکن بود در قالب قدهای علمی یا خبرهای محرمانه و تحلیلهای سیاسی ارایه شود تذکرات دیگری نیز در باب پذیرش قطعنامه فرمودند از جمله اینکه به اتکای خودمان بوده و کشوری دخالت نداشته و خودشان در جریان همه امور بودهاند . بعد هم ایشان پیام تاریخی خود را با دعا برای خانواده شهدا و شفای جانبازان و آرزوی بازگشت اسرا و مفقودین به پایان رساندند .
این جملات قویترین مسکن بر آلام ستم کشیدگان جنگ تحمیلی بود . آرامشی که حرفهای امام به انسان میدهد و امروز هم حتی پس از سالها محسوس باعث شد که مردم ایران با رضایت درونی صلح را هم با اعتقادات دینی و انقلابی خود تطبیق داده و بار دیگر حول کلام و راه رهبر خویش بر سر مفهومی دیگر منسجم گردیدند . طولی نکشید که قدرت این انسجام آشکار گردید . پیش بینی امام مبنی بر احتمال تجاوز دوباره دشمن و لزوم مهیا بودن برای دفاع آن درست از کار در آمد و یک بار دیگر وحدت مردم ایران و پیروی از رهبرشان باعث شد حملهای به منظور پیشروی سریع از مسیر کرمانشاه به سمت تهران طراحی شده بود و در ابتدای مرداد ماه 67 آغاز شد ظرف کمتر از یک ماه با حضور سیل آسای نیروهای مردمی که حتی خارج از تصور فرماندهان نظامی خودمان بود با شکست روبرو شد. عملیات مرصاد هم تأیید کلام امام بود مبنی بر پایان نیافتن دشمنیها و هم تأیید ملت بود از آن جهت که همیشه در صحنه خواهند بود .
ملت ایران و امامشان تا آخرین روزی که در کنار یکدیگر بودند اعتقاد وفاداری خویش به ارزشهای دفاع مقدس را بارها به اثبات رساندند . در صحیفه امام مؤیدی بر این نکته دیده شد که ذکر آن در بخش انتهایی نوشته خالی از لطف نیست .
خانمی از طلاب علوم دینی و شاغل در کمیته امداد با اینکه شوهر خود را از دست داده بود و چهار فرزند خویش را سرپرستی کرد یک دستبند طلا و حقوق 6 ماهش را که برای رفع نیازهای ناشی از جنگ نذر کرده بود برای امام میفرستد و ایشان ضمن بیان اینکه مبلغ معادل آنرا جایگزین میکنند طلا و پول را به او هدیه کرده و مرقوم میکنند . من در مقابل اینهمه محبت و صفا غیر از تشکر و دعا کار نمیتوانم انجام دهم .
امام امت هم در مقابل از آرمانهای انقلاب و مجاهدتهای ملت ذرهای عدول نکرده و تا پایان عمر مبارکشان بر این موضع خویش ثابت قدم ماندند . از جمله وقتی قائم مقام رهبری که عرفا بالاترین مقام کشور بعد از ایشان محسوب میشد در آخر بهمن 67 کم لطفی بزرگی در حق رزمندگان جنگ و دفاع مقدس آنان کرد حضرت امام در لابلای پیام به مهاجرین آوردند من بارها اعلام کردهام که با هیچ کس در هر مرتبهای باشد عقد اخوت نبستهام و پس از چند روز عملا اثبات کردند .
اما بی شک نباید انکار کنیم که چگونگی و چرایی ختم جنگ و پذیرش قطعنامه را هنوز هم به شکل دقیقی نمی شود بررسی کرد چرا که عمده مسایل و خبرهای دقیق را مسؤولان به دلایل امنیتی و یا سایر دلایلی که خودشان میدانستند با مردم در میان گذاشتند . آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از گردانندگان اصلی جنگ برای بیان واقعیتهای این مسأله بارها وعده آیندهای را داده که هنوز هم محقق نگردیده است .
ولی نکته قابل توجه این است که اکثریت توده مردم ایران هنوز هم جهاد هشت ساله خود را مقدس دانسته و ارزشهای آنرا چه به شکل رسمی و چه غیر رسمی تکریم میکنند که ادامه این تکریم و تعظیم ارزشها خود جهادی است که هنر خاصی میطلبد .خداوند جهادگران این عرصه را هم موفق و منصور بدارد .
۲۳۳ امین شعبانی
درباره من
بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق (ع) می فرمایند : " کسی که زمان خود را بشناسد ، آماج اشتباهات قرار نگیرد" .
با توجه به اوضاع کنونی فضای مجازی واجب دانستم که فعالیتی را با توجه به نیازهایی که در جامعه احساس می شود در دستور کار خود قرار دهم ، همچون گفتمان سازی دفاع مقدس ، یافتن راهکارهایی برای دفاع در جنگ نرم و غیره .
که انشالله در مسیری گام برداریم که مورد رضایت خداوند و شفائت ائمه ی معصوم قرار گیریم.
امین شعبانی هستم ، فعلا کارشناس مهندسی شیمی ، پژوهشگر و در حال تلاش برای نویسنده شدن .
طبقه بندی موضوعی
- پارامترهایی از دفاع مقدس (۱۹)
- دیگر (۹)
- نوشته های خودم (۳)
- کتاب (۴)
- معرفی کتاب (۳)
- دانلود کتاب (۱)
- ادبیات (۱)
- گفتمان سازی فرهنگ دفاع مقدس (۲)
- شهدا (۶)
- جنگ نرم و جامعه شناسی (۱)
- گنجینه (۱)
- بزرگان اسلام (۱)
آخرين عناوين
- آیةالله العظمی حاج سید علی آقا قاضی طباطبائی
- پیام تسلیت امام خامنه ای در پی شهادت سردار کبیر سپهبد قاسم سلیمانی
- چرا باید صحیفه سجادیه بخوانیم؟
- زمان هایی که کور می شویم-یک
- چگونه میتوان با جنگ نرم بر علیه امریکا اقدام کرد-قسمت اول
- با فرماندهان | سردار اسدی
- جلادهای هشتگ ساز
- گفتمان سازی فرهنگ دفاع مقدس _منابع بیشتر قسمت اول
- گفتمان سازی فرهنگ دفاع مقدس قسمت اول
- عبرتی از حادثه کربلا
آرشيو
- مرداد ۱۳۹۹ (۱)
- فروردين ۱۳۹۹ (۲)
- آذر ۱۳۹۸ (۲)
- تیر ۱۳۹۸ (۱۰)
- خرداد ۱۳۹۸ (۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۳)
- دی ۱۳۹۷ (۳)
- بهمن ۱۳۹۶ (۱)
- مهر ۱۳۹۶ (۲۲)
نويسندگان
- امین شعبانی (48)