چرا مرگ بر آمریکا؟ چرا باید با دولت مستکبر ایالات متحده آمریکا به عنوان سرکرده نظام جهانی سلطه مبارزه کرد؟ آیا «تعامل سازنده» و همسویی با نظام جهانی، رویکرد بهتری نیست و موجب رفاه و پیشرفت کشور نمیشود؟
آیا جز این است که اگر به چارچوبها و قواعد و احکام نظام جهانی تن بدهیم و از آنها تبعیت نماییم، آنها نیز دست از اعمال تحریم و «ایرانهراسی» برمیدارند و شرکتهای چندملیتی سرمایههای خود را وارد کشور میکنند و بدین سان رفاه و رونق پدید میآورند؟ پس چرا باید شعار «استقلال» از نظام جهانی و «تاکید بر ظرفیتهای درونی» سرداد و دعوی استکبارستیزی داشت؟ آیا اینها موجب تنگی سفره معیشت مردم نمیشود؟
آنچه در بالا آوردیم پرسشهایی است که برای تبیین شرایط امروز و ترسیم فرآیندها و رویکردهای معطوف به جهتگیریهای کلان و استراتژیک کشور و روشنگری و ابهامزدایی و پاسخ به شبهاتی که رسانههای وابسته به نظام جهانی (و رسانهها و چهرههای مروج آرا و افکار آنها در داخل کشور) عنوان میکنند، باید به آنها پاسخ گفت.
روشنگری و بیان حقایق درخصوص پرسشهایی که در صدر این مقاله عنوان نمودیم یک ضرورت و وظیفه مهم است.
برای شناخت و درک بهتر نسبت میان پیشرفت و رفاه اقتصادی - اجتماعی و فراخی سفره معیشتی مردم یک کشور با مناسبات برخاسته از نظام جهانی باید با نگاهی واقعبینانه، صفحه شطرنج و واقعیات جاری و حقیقی سیاست و اقتصاد در جهان امروز را دریافت و تحلیل کرد. در ادامه نکات و حقایقی را در این باره عنوان خواهیم کرد:
1- نظام جهانی سلطه که از زمان پدیدار شدن عالم غرب مدرن بتدریج شکل گرفت، در روند بسط خود کشورهای جهان را به دو دسته اصلی «کشورهای مرکزی» (متروپل) و «کشورهای پیرامونی» تقسیم نمود. در چارچوب این تقسیمبندی، چند کشور معدود متروپل که در شرایط امروز جهانی نوعا سرمایهداری امپریالیستی هستند؛ منابع طبیعی و نیروی کار سرزمینها و مردمان کشورهای پیرامونی را غارت و استثمار میکنند و ضمن وابسته کردن این کشورها، آنها را به بازارهای مصرف کالاهای خود بدل مینمایند.
نظام جهانیای که با آغاز پیدایش غرب مدرن در رنسانس، تاسیس گردید، نظامی مبتنی بر مناسبات بهرهکشانه است و جوهری ظالمانه دارد. این نظام جهانی بویژه از اواخر قرن نوزدهم و درپی ظهور سرمایههای انحصاری و آغاز گسترش فرآیندهای جهانیسازی، ساختاری متصلب پیدا کرده است. در چارچوب این ساختار متصلب برای هریک از اعضای این نظام وظیفه و نقش مشخصی تعیین گردیده است. دولتهای کشورهای متروپل نظام جهانی (همانها که ما با استفاده از تعبیر حکیمانه قرآنی آنها را استکباری مینامیم) نوعی نظام درهمتنیده و پچیده ساختهاند که برپایه وابستگی کشورهای پیرامونی به کشورهای امپریالیست متروپل استقرار یافته است. در چارچوب این نظام (که مناسبات آن ظالمانه و استثماری و تحمیلی و سرکوبگر است) مردمان سرزمینهای پیرامونی حق ندارند از حد و مرتبه خاصی بیشتر رشد نمایند و اجازه ندارند خارج از محدودهها و قلمروهایی که رژیمهای کشورهای متروپل (همان دولتهای مستکبر) تعیین کردهاند، فعالیت و پیشرفت نمایند.
2-حقیقت این است که مناسبات نظام جهانی (که امام خمینی (ره) در عبارت حکیمانه «نظام جهانی سلطه» بهنحوی موجز باطن و جوهر آن را بیان نمودند) برپایه سلطهگری و استیلای چند قدرت امپریالیست بر بقیه کشورها و بر چند میلیارد نفر انسان (که در سرزمینها و کشورهای پیرامونی بهسر میبرند) بنا گردیده است. اساس مناسبات این نظام، ظالمانه و سرکوبگرانه و مبتنی بر استثمار و استعمار است. سرشت و سرنوشت کشورهای پیرامونی در چارچوب مناسبات نظام جهانی، وابستگی به دولتها و قدرتهای استکباری متروپل و مبتلا بودن به درجات مختلف فقر و فاصله طبقاتی و مشکلات ناشی از ناکارآمدی نهادهای اقتصادی - اجتماعی است. تنها راه مردمان سرزمینهای پیرامونی برای رهایی از فقر و ظلم و وابستگی، مبارزه با ارکان و نهادها و شئون برگرفته از مناسبات نظام جهانی و رهایی از محدودهها و سیاستها و قواعد تحمیلی و سرکوبگر تعیینشده از سوی رژیمهای مستکبر و نهادهای بینالمللی است. در واقع برای مردمان کشورهای پیرامونی، راه رهایی از فقر و ظلم و راه رسیدن به رفاه و رونق و پیشرفت و عدالت اقتصادی - اجتماعی، از جاده استقلالطلبی و مبارزه با نظام جهانی سلطه و استکبارستیزی میگذرد و بدون آن امکانپذیر نیست.
3-استعمار غرب مدرن حدود 200 سال پیش به منظور تبدیل ایران به یک کشور پیرامونی غارتشده و تحت سلطه به سراغ ما آمد و با روی کار آوردن رژیم پهلوی، عملا ایران را به یک کشور وابسته بدل کرد. کشوری که شرکتهای چندملیتی امپریالیستی نفت و دیگر منابع طبیعی آن و نیروی کار مردمانش را غارت میکردند و بازارهایش را به محلی برای فروش تولیدات خود و انباشت سود تبدیل کرده بودنــــد. نظام جهانی سلطه بــــــــه منظور پیشبــــرد اغراض و مطامع خــــود، صورتبندی (فرماسیون) فرهنگی - اقتصادی-سیاسی شبهمدرنیته را در ایران به وجود آورده و آن را بر کشور حاکم کرد. رژیم پهلوی تجسم اراده سیاسی این شبهمدرنیته در ایران بود. رهاورد حاکمیت غربزدگی شبهمدرن در ایران چیزی جز نفی استقلال ایران و فقر گسترده اکثریت مردم و تشدید و تعمیق فاصله طبقاتی و دشواری و تنگی معیشت و کمرنگ شدن احساس خودباوری و اعتماد به نفس ملی و ظهور و بروز انواع بحرانهای اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی نبود.
سلطه استبدادی فرماسیون تجددمآبی نتایج فاجعهباری به بار آورد. اینگونه بود که جامعه ایرانی نسبت به آن اعتراض گسترده کرد و در هیات انقلاب شکوهمند اسلامی، عالم ایرانی - اسلامی رستاخیز کرد تا بساط ظلم و غارتگری و بهرهکشی نظام جهانی علیه مردم ایران را برچیند. انقلاب اسلامی با تکیه بر میراث آموزههای قدسی تشیع و فرهنگ اسلامی و توان عظیم مردمی و با مطالباتی استقلالطلبانه، عدالتخواهانه و دینمدارانه رخ نمود تا جامعه ایرانی را در مسیر رشد، اعتلا و پیشرفت مستقل قرار دهد.
4-حقیقت این است که چه برای مردم ایران و چه برای مردم دیگر کشورهایی که نظام جهانی آنها را در مجموعه «کشورهای پیرامونی» و تحتسلطه خود قرارداده یا بهدنبال تحت سلطه قرار دادن آنهاست؛ فقط یک راه برای رسیدن به پیشرفت و عدالت و زندگی توام با بهروزی وجود دارد و آن، راه استقلالطلبی و حرکت در مسیری جدا از مدارهای وابستگی به نظام جهانی و مبارزه با سلطهطلبی مستکبرانه آن است، زیرا مناسبات نظام جهانی و تقسیم کار بینالمللیای که امپریالیسم جهانی برای کشورها و ملتها و نقشهای آنها انجام داده، بهگونهای است که هر ملتی از آن تبعیت کند همیشه محکوم به وابستگی و فقدان استقلال و گرفتاری در فقر و ظلم و بحرانهای رکودی و تورمی و چرخه ناکارآمدی و فساد است.
نگاهی به تجربه کشورهایی که نه مرگ بر آمریکا گفتهاند، نه با نظام جهانی سلطه و آمریکا و دیگر دولتهای استکباری مبارزه کردهاند، بلکه همیشه کارگزار و وابسته و حیاط خلوت کشورهای امپریالیستی بودهاند، اما امروز از نظر اقتصادی در وضعیتهای بسیار دشوار به سر میبرند، بسیار روشنگر و آموزنده است. به وضعیت امروزی مصر و مکزیک و پرو نگاه کنید (نمونههای بیشمار دیگری را نیز میتوان نام برد و مثال زد) دولتهای حاکم بر این کشورها در همسویی کامل (و فراتر از آن در وابستگی) به آمریکا و نظام جهانی به سر میبرند. اما اکثریت مردم آن در فقر و شرایط بسیار دشوار (به مراتب بسیار دشوارتر از شرایط اقتصادی امروز فیالمثل کشور ما) به سر میبرند. اگر آنگونه که نئولیبرالهای غرب زده مدعیاند این به اصطلاح تعامل سازنده با دنیا (در واقع وابستگی به نظام جهانی و هضم شدن در هاضمه سرمایهداری بینالمللی) موجب رفاه و فراخی سفره معیشت و رونق و رفاه اقتصادی میشود، پس چرا در مصر، مکزیک و پرو (و دهها نمونه دیگر که میتوان برشمرد) نشده است؟ مصر یک رژیم کودتایی وابسته به آمریکا دارد، رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت شناخته است. به وضعیت قاهره، اسکندریه و دیگر شهرهای آن بنگرید. نزدیک یک میلیون نفر از مردم قاهره شبها در گورستان میخوابند، اسکندریه مشکل آب شرب دارد، سرانه درآمد مصر از ایران و برخی کشورهای دیگر منطقه پایینتر است، فاصله طبقاتی ناشی از غلبه مناسبات سرمایهداری در آن کشور بیداد میکند. بهعنوان نمونه دیگر به مکزیک بنگرید: بیشترین درآمیختگی را با اقتصاد آمریکا و شرکتهای چندمیلیتی دارد، یکی از کانونهای فعالیت سرمایهداری جهانی است، از احکام و دستورات و قواعد تقسیم کار نظام جهانی تبعیت میکند، اما غرق در فقر، ظلم، ناامنی و بیکاری و اسیر دست گانگستریسم است. به پرو نگاه کنید. نمونهای دیگر از کشورهای تابع نظام جهانی که مطابق قوانین، قواعد و چارچوبها و تقسیم کار تعیین شده از طرف نظام جهانی عمل کرده است؛ اما نتیجه چه بوده است؟ پرو امروز فقیرترین کشور آمریکای لاتین است. پرو کشوری وابسته با مردمی فقیر است که تحت سلطه مناسباتی ظالمانه به سر میبرند.
حال میپرسیم اگر طبق مدعای روشنفکران و سیاسیون نولیبرال داخلی و رسانههای وابسته به نظام جهانی، راه رسیدن به رفاه و معیشت فراخ و زندگی توام با بهروزی؛ حرف شنوی از احکام و قواعد نظام جهانی و دست کشیدن از مبارزه استقلالطلبانه ضداستکباری، و هضم شدن در هاضمه نظام جهانی (و به قول مرسوم «تعامل سازنده با دنیا!!؟») است؛ پس چرا این نسخه در مصر و مکزیک و پرو و دهها نمونه دیگر جواب نداده و موجب تباهی و سیهروزی مردمان شده است؟
5-حال برگردیم به پرسش آغاز این گفتار: «چرا مرگ بر آمریکا؟» زیرا آمریکا عنصر هژمونیک و سرکرده نظام جهانی سلطه و دولتی استکباری است و تحلیل عقلانی، علمی و تجربه تاریخی ایران و دیگر کشورها نشان داده است تبعیت از نظام جهانی و وابستگی به آن، برای ملتها رهاوردی جز ظلم، فقر و وابستگی ندارد. تنها راه نجات ملتها، در پیش گرفتن مسیر استقلال و راه رشد مستقل از نظام جهانی و مبارزه با استکبار جهانی است. زیرا نظام جهانی استکبار به سرکردگی دولت ایالات متحده آمریکا مانع پیشرفت و حرکت مستقل ملتها و کشورهاست و رشد همهجانبه، رفاه، رونق، بهروزی و فراخی معیشت زندگی مردمان به مبارزه با آمریکا و نظام جهانی سلطه و استقلال از آن گره خورده است. زیرا نظام جهانی، سدی برای حرکت ملتها به سوی استقلال و آزادی ایجاد کرده است و رسیدن به رفاه، پیشرفت و بهروزی جز از طریق درهم شکستن این سد امکان ندارد.
منبع:جام جم
-
۱۵ تیر ۹۸ ، ۰۲:۳۸ معرفی کتاب ۰ نظر
کتاب دشمن شناسی در 14 فصل با عناوین؛ تعاریف(مفهوم دشمن، جنگ نرم و...)، ضرورت شناخت دشمن، علل دشمنی، ماهیت و ویژگیهای دشمن، اهداف دشمن، شیوهها و ابزارهای دشمن، برنامهریزیهای دشمن، شیوهها و ابزار مقابله با دشمن، اقشار مورد هدف دشمن (خواص، روحانیت، نماز جمعه و ائمهی جمعه، دانشگاه و مدارس، مسئولین، نیروهای مسلّح، جوانان، جناحهای سیاسی، نخبگان و مطبوعات) نقش امام راحل در مقابله با دشمن، ایستادگی مردم در برابر دشمن، رسانه و دشمن و استعمار فرانو و صهیونیسم، صورت بندی شده است .
در این نوشتار تلاش شده تا مروری گذرا بر اهمّ مباحث مطرحشده در این کتاب داشته باشیم :
تبیین مفهوم دشمن
نخستین بخش این اثر بطور خاص بر تبیین مفهوم دشمن تمرکز یافته است. رهبر معظّم انقلاب با تأکید بر مبانی قرآنی به تعریف و تعیین مصادیق دشمن پرداختهاند: «دشمن کیست؟ همان است که قرآن فرمود: «و یرید الّذین یتّبعون الشّهوات ان تمیلوا میلاً عظیماً»]نساء،27[ کسانی که مست شهوت و قدرت و پولند، آنها هستند که میخواهند همهی مردم در حال غفلت باشند. همه مست باشند؛ چون آنها مستند! مسأله این است»(1/فروردین/73). ایشان همچنین در جای دیگر در توضیح بیشتر تعریف «دشمن» میفرمایند:«دشمن کیست؟ هرکس که با حاکمیّت نظام مستقل مردمی دینی مخالف است، دشمن است .
طمعورزان، غارتگران، سودجویان، زراندوزان، زورگویان، وابستگان، مایلین به فساد و کسانی که از حاکمیّت فرهنگ دینی زیان شخصی میبینند، دشمنند. البتّه در رأس اینها دشمنان خارجی هستند که بیش از همه ضرر دیدهاند.
آمریکا بیش از همه از تشکیل حکومت اسلامی خسارت دید و هنوز هم میبیند- آنها جلوتر از همهاند- صهیونیستها همینطور، کمپانیهای بزرگ جهانی همینطور، بیبندوبارهای گوناگون در بخشهای مختلف همینطور، کیسه دوختههای برای ثروت ملّی همینطور. همه اینها دشمناند.»(19/دی/79).
برای مطالعه ی کامل به ادامه ی مطلب بروید
-
۱۵ تیر ۹۸ ، ۰۲:۱۵ معرفی کتاب ۰ نظر
شناخت دشمن و روشهای مقابله با آن از منظر حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدّظلّهالعالی)
درباره کتاب
دشمنشناسی از مفاهیمی است که در آیات و روایات اسلامی مورد توجه قرار گرفته است و بر هوشیاری همیشگی مؤمن و دشمنشناسی او تأکید شده و تبرّی از دشمن که لازمهی آن دشمنشناسی است در زمرهی فروع دین قرار دارد. علمای شیعه نیز به پیروی از معارف و احکام دینی توجه و اهتمام زیادی را صرف معرفی دشمن و موضعگیری در قبال آن در طول تاریخ داشتهاند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی بخش معتنابهی از بیانات حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظّم رهبری به این موضوع اختصاص داشته است.
رهبر انقلاب بارها بر کسب بصیرت، بصیرتزایی و بصیرتافزایی که از ضروریات دشمنشناسی به خصوص در طوفان حوادثاند تأکید کردهاند. ایشان شناخت انواع و اقسام حیلههای دشمن و معرفی آنها و آگاه کردن ملت را بارها و بارها به مسئولان و مردم گوشزد کردهاند.
کتاب پیش رو به منظور شناخت و روشهای دشمن و راههای مقابله با آن در چهارده فصل تعاریف، ضرورت شناخت دشمن، علل و دلایل دشمنی، ماهیّت و ویژگیهای دشمن، اهداف دشمن، شیوهها، ابزارها و زمینههای دشمن، برنامهریزیهای دشمن، شیوهها و ابزار مقابله با دشمن، اقشار مورد هدف دشمن، عوامل کمک به دشمن، نقش امام راحل در مقابله با دشمن، ایستادگی در برابردشمن، رسانهها و دشمن، استعمار فرانو و صهیونیسم، بزرگترین دشمن ملّت ایران و کلام آخر تحت عنوان پایان رویارویی ما با دشمنان چه وقت خواهد بود؟ تنظیم شده است.۱۶۴ امین شعبانی -
شهرستان ادب: آخرین کلاس دورهی سوم آفتابگردانها، توسط زهیر توکلی شاعر و پژوهشگر ادبیات معاصر برگزار شد. در این کلاس، که نود دقیقه به طول انجامید، زهیر توکلی در مورد «جریانشناسی شعر انقلاب» صحبتهای خود را آغاز نمود:
زمینههای تحول در شعر فارسی، پیش از انقلاب فراهم شدهبود
شعر انقلاب به معنای مضامین سیاسی که حاوی اعتراض به حکومت سابق بود، سابقهی بسیار زیادی دارد و گروههای مختلفی این نوع از شعر را میگفتند؛ این نوع از شعر، شعر انقلاب است. قبل از انقلاب، دو سه چهرهی شاخص بودند که شعر با رویکرد اصلاحی- انقلابی میگفتند که آقای موسوی گرمارودی و آقای نعمت میرزازاده، طاهره صفارزاده، جواد محدثی، مرحوم محمدجواد بهجتی و حسن حاج علیمحمدی از آن دسته هستند؛ این گروه شعرهای مذهبی با رنگ و بوی سیاسی- اجتماعی میگفتند. شاخصترین چهرهها در این میان، علی موسوی گرمارودی و طاهره صفارزاده بودند. بعد از انقلاب، چند اتفاق خیلی مهم در حوزهی ادبیات انقلاب رخ داد. یکی از این اتفاقات این بود که بازگشتی به شعر کلاسیک صورت گرفت. البته زمینههای این بازگشت قبل از انقلاب شروع شدهبود. مثلا غزل نو قبل از انقلاب توسط منوچهر نیستانی، محمدعلی بهمنی، حسین منزوی و دیگران آغاز شدهبود. در حوزهی رباعی هم، حرکت سرودن رباعی با زبان معاصر، پیش از انقلاب آغاز شدهبود. شاعرانی مثل منصور اوجی، دکتر اسماعیل خویی و سیاوش کسرایی کسانی بودند که در این حوزه گام برداشتند. این جریانات محدود به این دو قالب نبود، بلکه در سایر قالبها مانند قصیده نیز دیده میشود. همین نهضتها، در کار شاعران بعد از انقلاب تاثیر بسیاری داشتند. وقتی نیما کار خود را شروع کرد، چون جریان رسانهها و مطبوعات بیشتر در دست چپها بود، اینها خیلی طرفدار نیما بودند و اینها خیلی شعر نو را تبلیغ میکردند. به موازات اینها کسانی بودند که همچنان شعر کلاسیک میگفتند. جریان حد وسطی هم بود، مثل نادر نادرپور، فریدون توللی و پرویز ناتل خانلری، که میگفتند به نوگرایی ادبی نیاز داریم ولی با شعر نو هم موافقت چندانی نداشتند. شعر نو از وقتی نیما شروع کرد، در دو دههی بعد از آن، نمونههای خوب آن خلق شد. در نتیجه جریان میانه، در کنار جریان نیمایی حرکت کرد و از دههی چهل به بعد شاعرانی وارد فضای شعر شدند که شعر کلاسیک میگفتند ولی از دستاوردها و امکانات شعر نیمایی استفاده میکنند. تمام کسانی که در این دوره چهرههای این نسل را تشکیل میدهند، هم شعر نیمایی میگویند و هم غزل. نوآوری در قالب کلاسیک در حدود قراردادهای همان قالب است، اما در شعر آزاد، شاعر باید تصویر خیلی نویی بیافریند و یا در زبان شعر خیلی باید تصرف کند.
-
شهریار زرشناس - نگاهی به تجربه کشورهایی که نه مرگ بر آمریکا گفتهاند، نه با نظام جهانی سلطه و آمریکا و دیگر دولتهای استکباری مبارزه کردهاند، بلکه همیشه کارگزار و وابسته و حیاط خلوت کشورهای امپریالیستی بودهاند، اما امروز از نظر اقتصادی در وضعیتهای بسیار دشوار به سر میبرند، بسیار روشنگر و آموزنده است.۱۳۵ امین شعبانی
-
به گزارش گروه اخبار داخلی دفاع پرس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، شب ولادت با سعادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام جمعی از استادان زبان و ادب پارسی و شاعران جوان و پیشکسوت با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، حرکت و پیشرفت جریان شعر انقلاب را امیدوارکننده دانستند و گفتند: البته جریانهای شعری دیگری نیز وجود دارد؛ اما این جریان شعر انقلاب است که از لحاظ مضمون، نوآوری در مضامین و صیقلیافتگیِ الفاظ پیشرفت بسیار چشمگیری داشته است.
رهبر انقلاب اسلامی، بیان و پدیدهی شعر را از معجزات آفرینش خواندند و افزودند: شعر از جنبهی جمال و زیبایی برخوردار است و این امتیاز، شعر را به یک رسانه اثرگذار و مسئولیتآور تبدیل میکند که باید این تعهد را در خدمت جریان روشنگری و هدایت قرار داد.
ایشان با اشاره به یک مغالطه ناشیانه که شعر را به «شعر هنری» و «شعر متعهد» تقسیم میکند و میکوشد با شعار قلمداد کردن شعر متعهد، از آن ارزشزدایی کند، خاطرنشان کردند: اشعار بزرگان و قلههای شعر فارسی همچون حافظ، سعدی، فردوسی و مولوی آکنده از اخلاق، تعلیم، تعهد، حکمت، عرفان، معنویت و اسلام ناب است، بنابراین تفکیک جنبه هنری و زیباشناختی شعر از جنبه رسالت و تعهد آن، مغالطهای واضح و ناشی از غفلت یا کمسوادی است.
حضرت آیتالله خامنهای قرار دادن شعر در خدمت معارف توحیدی، فضائل اهلبیت علیهمالسلام، انقلاب و حوادث مهم کشور و مسائل گوناگون دنیای اسلام را موجب اعتلا شعر دانستند و افزودند: در اشعار خود زیباییهای رفتاری ملت همانند حماسه زیبا و پر شکوه حضور فداکارانه مردم در کمکرسانی به سیلزدگان را به تصویر بکشید، زیرا این کار، شعر شما را به پرچم هویت ملت تبدیل میکند.
ایشان تأکید کردند: حفظ هویت ملت بسیار مهم است، چراکه ملتی که هویت خود را گم کند، در مشت بیگانگان آب میشود و از بین میرود.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش دیگری از سخنانشان، در خصوص زبان فارسی ابراز نگرانی کردند و گفتند: من راجع به زبان فارسی حقیقتاً نگرانم، زیرا در جریان عمومی، زبان فارسی در حال فرسایش است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: من از صداوسیما گلهمندم، به دلیل اینکه به جای ترویج زبان صحیح و معیار و زبان صیقلخورده و درست، گاهی زبان بیهویت و تعابیر غلط و بدتر از همه تعابیر خارجی را ترویج میکند. انتشار فلان لغت فرنگی یک مترجم یا نویسنده از تلویزیون، موجب عمومی شدن آن لغت و آلوده شدن زبان به زوائد مضرّ میشود.
ایشان با تقبیح استفاده فراوان از لغات بیگانه در رسانهها، خطاب به مسئولان تأکید کردند: نگذارید زبان فارسی دچار فرسودگی و ویرانی شود.حضرت آیتالله خامنهای همچنین از ولنگاری زبانی و ساخت لفظی بسیار نازل برخی ترانهها و پخش آنها از صداوسیما در سریالها نیز انتقاد کردند و گفتند: زبان فارسی قرنهای متمادی است که عمدتاً بوسیله شاعران بزرگ حفظ شده و اینگونه سالم و فصیح به دست ما رسیده است، بنابراین ما باید حرمت زبان را حفظ کنیم و اجازه نداریم با بیمبالاتی آن را به دست فلان ترانهسرای بیهنر بدهیم که الفاظ را خراب کند و بعد نیز با پول بیتالمال در صداوسیما و دستگاههای دولتی و غیردولتی پخش شود.
در این دیدار ۲۹ تن از شاعران جوان و پیشکسوت اشعار خود را در حضور رهبر انقلاب اسلامی قرائت کردند.
پیش از نماز مغرب و عشاء نیز تعدادی از شاعران از نزدیک با رهبر انقلاب اسلامی دیدار و گفتوگو و آثار خود را به ایشان تقدیم کردند.۱۶۰ امین شعبانی -
۰۱ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۲۰ پارامترهایی از دفاع مقدس نوشته های خودم کتاب معرفی کتاب ۰ نظر
بسم رب الشهدا و الصدیقین
پیشگفتار کتاب کُنام شیران
نویسنده و پژوهشگر : امین شعبانی
جنگ امروز ما ، جنگ نرم است ، رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای (مدظلهالعالی) در تعریف جنگ نرم می فرمایند : " در جنگ روانی و آن چه که امروز به آن جنگ نرم گفته می شود در دنیا ، دشمن به سراغ سنگرهای معنوی می آید که آن ها را منهدم کند ، به سراغ ایمان ها ، معرفت ها ، عزم ها ، پایه ها و ارکان اساسی یک نظام و یک کشور می آید ".
پس طبق فرمایشات امام خامنه ای برای مقابله با جنگِ نرمِ دشمنان باید سنگرهای خود را در این حوزه حتی المکان بدون نقص و مستحکم بسازیم ، سنگرهای فکریی که اجازی نفوذ دشمن را ندهند .
یکی از مهمترین مواردی که دشمن در جنگ نرم آن را مورد هدف قرار داده است تاریخ هشت سال دفاع مقدس مردم غیور کشورمان است.
برای مطالعه ی کامل آن به ادامه مطلب بروید
-
۳۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۱۶ قطعنامه های سازمان ملل ۰ نظر
دفاع مشروع فردی و جمعی
ماده پنجاه و یک به هر یک از اعضای سازمان ملل متحد حق توسل به زور را به منظور کمک به کشوری که قربانی یک حمله نظامی است، داده است. این حق که از این پس به صورت یک قاعدۀ کلی درآمده، به این نحو تفسیر شده است: کشوری که مداخله می کند، نباید خود قربانی آن حمله باشد و الا این امر یک دفاع مشروع انفرادی محسوب خواهد شد.
دفاع مشروع فردی حاکی از حق دولت مورد تجاوز برای دفاع از خود در برابر حمله مسلحانه است و از سابقه طولانی در حقوق بین الملل برخوردار است، ولی دفاع مشروع جمعی از ابداعات منشور ملل است و پیش از آن اقدامات دفاعی جمعی در روابط بین الملل وجود داشته است، ولی تحت عنوان دفاع مشروع جمعی خوانده نمی شده است.
حق دفاع مشروع جمعی، نوعی حق ذاتی دولت یا گروهی از دولت ها برای دفاع از دولت دیگر علیه حملۀ مسلحانه تا زمان اتخاذ تدابیر لازم توسط شورای امنیت جهت اعاده و حفظ صلح و امنیت بین المللی است. معاهدۀ کمک های متقابل کشورهای امریکایی به نام معاهده ریو (1947م)، پیمان آتلانتیک شمالی (1949م)، پیمان ورشو (1955م) و ... بر این اساس تشکیل شده اند.
سمت چپ نمادی از پیمان ورشو می باشد ، پیمان ورشو یا پیمان دوستی، همکاری و کمک متقابل نام یک پیمان نظامی است که از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۹۱ برقرار بود. این پیمان در ۱۴ مه سال ۱۹۵۵ ( ۲۳ اردیبهشت ۱۳۳۴) به امضای هشت کشور آلبانی، آلمان شرقی، بلغارستان، چکسلواکی، شوروی،رومانی، لهستان و مجارستان رسید و در جنگ سرد رقیب پیمان ناتو محسوب میگردید تصویر سمت چپ نماد یا لوگو پیمان ناتو می باشد.
پیمان ورشو که عنوان اصلی آن «پیمان همیاری اروپای شرقی» است، برای بیست سال بسته شده و در مه ۱۹۵۵ در ورشو به امضای نمایندگان این کشورها رسید. اما آلبانی در سال۱۹۶۱ از آن کنار گذاشته شد و خود در ۱۹۶۸ از آن کناره گرفت. هدف آن همکاری و همیاری دولتهای اروپای شرقی است. به موجب این پیمان، ستاد فرماندهی یگانهای برای تمام نیروهای مسلح کشورهای عضو به وجود آمد. دولتهای امضاکنندهٔ این پیمان متعهد شدند که در روابط خود از تهدید و بکار بردن زور خودداری کنند و هرگاه به هریک از دولتهای عضو در اروپا حمله شود، با تمام نیرو به آن یاری دهند. کنفرانس پیمان ورشو، که به امضای این پیمان انجامید، پنج روز پس از رسمیت یافتن «اتحادیه اروپای غربی» و بازگشت حاکمیت کامل به جمهوری فدرال آلمان تشکیل شد. این پیمان در ۱۹۷۵ از سر گرفته شد .
تصویر سمت راست همانطور که گفته شد لوگو یا نماد پیمان ناتو می باشد ، ناتو سازمانی است که در دوران پس از جنگ جهانی دوم برای اجرای پیمان آتلانتیک شمالی در سال ۱۹۴۹ تشکیل شد. در سالهای اولیه بعد از جنگ جهانی دوم و در واکنش به توسعه طلبیهای شوروی سابق در کشورهای اروپای شرقی و مرکزی در ماه مارس سال ۱۹۴۸ پنج کشور انگلیس، فرانسه، بلژیک، هلند و لوکزامبورگ با امضای معاهده بروکسل اتحادیه دفاع جمعی را تشکیل دادند.
سپس آنها از کشورهای دانمارک، ایسلند، ایتالیا، نروژ و پرتغال دعوت به پیوستن به این فرایند کردند. دو ماه بعد با پیوستن کانادا و آمریکا به این جمع در چهارم آوریل سال ۱۹۴۹ پیمان آتلانتیک شمالی در واشنگتن به امضا رسید و سازمان ناتو تشکیل شد.
قلب پیمان ناتو ماده ۵ آن است که در آن کشورهای امضاکننده توافق کردهاند حمله نظامی علیه یک یا چند کشور عضو در اروپا یا آمریکای شمالی را به عنوان حمله به تمامی کشورهای عضو تلقی کنند و به مقابله آن برخیزند .
۱۸۷ امین شعبانی -
۳۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۱۲ قطعنامه های سازمان ملل ۰ نظر
تفسیر ماده پنجاه و یکم منشور
گستره و دامنۀ حق دفاع مشروع به نحوی که در منشور ملل متحد منعکس شده است، از مباحث بحث انگیز محسوب می شود. دو تفسیر مختلف وجود دارد که با یکدیگر در تعارض هستند:
نظریه اول: تفسیر محدود (مضیّق)
نظریه دوم: تفسیر موسّع
در نظریه اول، حق دفاع مشروع (من جمله با نیروی مسلح) فقط و فقط در مواردی وجود دارد که حمله مسلحانه ای صورت بگیرد. به عبارت دیگر هیچ گونه حقی برای دفاع مشروع مسلحانه علیه اقدامات خصمانه ای که حالت حمله مسلحانه را ندارد، با وجود خطرات مهلکی که چنین اقداماتی ممکن است برای موجودیت یک دولت ایجاد نماید، وجود ندارد و در این موارد فقط باید برای دفاع مشروع به تدابیر غیرنظامی متوسل شد همچنین تفسیر مضیق از مفهوم دفاع مشروع، پیش دستی در دفاع، به صورت دفاع ابتدایی یا پیش گیرانه در مقابل تهدید به حمله ای که منتهی به حملۀ نظامی نمی شود را، مجاز ندانسته است.
مادۀ پنجاه و یک این ماده تصریح دارد که دفاع مشروع فقط در زمانی قابل اعمال است که حمله نظامی «رخ داده باشد» و بر اساس این کسانی که قائل به تفسیر موسع از مفهوم دفاع مشروع هستند، معتقدند که دفاع مشروع صرفاً در مقابل (حمله نظامی) مندرج در ماده پنجاه و یک منشور قابل اعمال نیست، بلکه در مقابل حملۀ احتمالی یا حمله ای هم که به حمله نظامی منتهی نمی شود، نیز جایز خواهد بود.
به عبارت دیگر، بر اساس این تفسیر، حق دفاع مشروع (من جمله مسلحانه) علیه تهاجم مسلحانه و نیز علیه نقض حقوق اساسی دولت، گرچه به صورت حملۀ مسلحانه نباشد، وجود دارد. با این تفسیر، دفاع مشروع پیش گیرانه نیز وجود دارد. به طور کلی، عبارت «اگر حمله مسلحانه صورت بگیرد» تنها یکی از نمودهای (ولو نمود اساسی) حق طبیعی دفاع مشروع است که ارزشی تأکید در منشور ملل متحد را داشته است. حامیان این نظر مدعی اند که منشور به دامنۀ حق «ذاتی» (طبیعی) دفاع مشروع بر اساس حقوق بین الملل عرفی محدودیتی وارد نکرده است. با این وجود برخی از حقوقدانان نامی بین المللی با تفسیر مضیق از ماده پنجاه و یک منشور، دفاع مشروع را فقط در صورت وقوع حملۀ نظامی جایز دانسته اند و بر این باورند که تفسیر موسع از دفاع مشروع می تواند توجیهی برای اقدامات تجاوزکارانه باشد.
۱۶۸ امین شعبانی
درباره من
بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق (ع) می فرمایند : " کسی که زمان خود را بشناسد ، آماج اشتباهات قرار نگیرد" .
با توجه به اوضاع کنونی فضای مجازی واجب دانستم که فعالیتی را با توجه به نیازهایی که در جامعه احساس می شود در دستور کار خود قرار دهم ، همچون گفتمان سازی دفاع مقدس ، یافتن راهکارهایی برای دفاع در جنگ نرم و غیره .
که انشالله در مسیری گام برداریم که مورد رضایت خداوند و شفائت ائمه ی معصوم قرار گیریم.
امین شعبانی هستم ، فعلا کارشناس مهندسی شیمی ، پژوهشگر و در حال تلاش برای نویسنده شدن .
طبقه بندی موضوعی
- پارامترهایی از دفاع مقدس (۱۹)
- دیگر (۹)
- نوشته های خودم (۳)
- کتاب (۴)
- معرفی کتاب (۳)
- دانلود کتاب (۱)
- ادبیات (۱)
- گفتمان سازی فرهنگ دفاع مقدس (۲)
- شهدا (۶)
- جنگ نرم و جامعه شناسی (۱)
- گنجینه (۱)
- بزرگان اسلام (۱)
آخرين عناوين
- آیةالله العظمی حاج سید علی آقا قاضی طباطبائی
- پیام تسلیت امام خامنه ای در پی شهادت سردار کبیر سپهبد قاسم سلیمانی
- چرا باید صحیفه سجادیه بخوانیم؟
- زمان هایی که کور می شویم-یک
- چگونه میتوان با جنگ نرم بر علیه امریکا اقدام کرد-قسمت اول
- با فرماندهان | سردار اسدی
- جلادهای هشتگ ساز
- گفتمان سازی فرهنگ دفاع مقدس _منابع بیشتر قسمت اول
- گفتمان سازی فرهنگ دفاع مقدس قسمت اول
- عبرتی از حادثه کربلا
آرشيو
- مرداد ۱۳۹۹ (۱)
- فروردين ۱۳۹۹ (۲)
- آذر ۱۳۹۸ (۲)
- تیر ۱۳۹۸ (۱۰)
- خرداد ۱۳۹۸ (۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۳)
- دی ۱۳۹۷ (۳)
- بهمن ۱۳۹۶ (۱)
- مهر ۱۳۹۶ (۲۲)
نويسندگان
- امین شعبانی (48)